سایت اختصاصی دانشجویان پژوهشگری

سایت اختصاصی دانشجویان پژوهشگری
دانشگاه شاهد 
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دانشجویان رشته پژوهشگری و آدرس myresearcher.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





داستان دوم:

لبخند خدا

 

لوئیز زنی بود با لباسهای کهنه و مندرس، و نگاهی مغموم وارد خواروبار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد. به نرمی گفت شوهرش بیمار است و نمیتواند کار کند و شش بچه شان بی غذا مانده اند

 

اما مغازه دا، با بی اعتنایی، محلش نگذاشت و با حالت بدی خواست او را بیرون کند
زن نیازمند، در حالی که اصرار میکرد گفت آقا شما را به خدا به محض این که بتوانم پول تان را می آورم
جان گفت نسیه نمی دهد

مشتری دیگری که کنار پیشخوان ایستاده بود و گفت و گوی آن دو را میشنید به مغازه دار گفت :

 

 ببین خانم چه می خواهد، خرید این خانم با من.
خواربار فروش با اکراه گفت: لازم نیست، خودم میدهم. لیست خریدت کو؟
لوئیز گفت: اینجاست
" لیست را بگذار روی ترازو. به اندازه وزنش، هر چه خواستی ببر."

لوئیز با خجالت یک لحظه مکث کرد، از کیفش تکه کاغذی در ‏آورد، و چیزی رویش نوشت و ‏‏آن را روی کفه ترازو گذاشت. همه با تعجب دیدند کفه ی ترازو پایین رفت
خواروبار فروش باورش نشد. مشتری از سر رضایت خندید
مغازه دار با ناباوری شروع به گذاشتن جنس در کفه ی ترازو کرد. کفه ی ترازو برابر نشد، آن قدر چیز گذاشت تا کفه ها برابر شدند
در این وقت خواروبار فروش با تعجب و دل خوری تکه کاغذ را برداشت ببیند روی آن چه نوشته شده است

کاغذ، لیست خرید نبود، دعای زن بود که نوشته بود:" ای خدای عزیزم، تو از نیاز من با خبری، خودت آن را بر آورده کن "
مغازه دار با بهت جنس ها را به لوئیز داد و همان جا ساکت و متحیر خشکش زد.....
لوئیز خداحافظی کرد و رفت.....

فقط اوست که میداند وزن دعای پاک و خالص چه قدر است .....

داستان سوم:

بی امکان

 

کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود ، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد.

 

 

 پدر کودک اصرار داشت استاد ازفرزندش یک قهرمان جودو بسازد استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعدمی تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها ببیند.
در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد. بعد از 6 ماه خبررسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزارمی شود.استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و . . .

 

 

تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن تک فن کار کرد.سر انجام مسابقات انجام شدو کودک توانست در میان اعجاب همگان با آن تک فن همه حریفان خود را شکست دهد!
سه ماه بعد کودک توانست درمسابقات بین باشگاه ها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود و سال بعد نیز درمسابقات کشوری، آن کودک یک دست موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری کشور انتخاب گردد.
وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزی اش را پرسید. استاد گفت: "دلیل پیروزی تو این بودکه اولاً به همان یک فن به خوبی مسلط بودی، ثانیاً تنها امیدت همان یک فن بود، و سوم اینکه راه شناخته شده مقابله با این فن ، گرفتن دست چپ حریف بود که تو چنین دستی نداشتی!

یاد بگیر که در زندگی ، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خوداستفاده کنی.

راز موفقیت در زندگی ، داشتن امکانات نیست ، بلکه استفاده از "بی امکانی" به عنوان نقطه قوت است.

امیدوارم که این داستان ها بتوانند تلنگری هر چند کوچک برای بهتر شدن زندگی ما باشند.


وب سایتی متعلق به همه کسانی که دوستشان دارید. هرکس در این وب سایت سهمی دارد

نظرات شما عزیزان:

فاطمه
ساعت23:15---6 شهريور 1390
بنده خدا دانشجو‌های لیبی‌، از ترمِ جدید باید ۲ واحد انقلاب هم پاس کنن...

استاد همه چي دون
ساعت14:56---6 شهريور 1390
سلام
يه ضرب المثل قديميه كه ميگه :
هر وقت بيكار شدي تو وبلاگ برا خودت حاشيه درست كن.


.............................................
ساعت13:02---6 شهريور 1390
چرا اینقدر میکوبید تو سر این آقای ایرانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شاید مشکلی براش پیش اومده و نمیتونه وبلاگو درست کنه.
تموم کنید دیگه این حرفا رو.


دوتا
ساعت2:17---6 شهريور 1390
دلمون خوشه كه وبلاگ داريم.....
وبلاگ باقي كلاسا رو ديديد؟؟؟؟!!!!


یکی!
ساعت0:38---5 شهريور 1390
سلام.
یه بزرگی گفته:
اگر خفه ام کنند سازش نخواهم کرد! هیچ وقت ایمانم را فدای مصلحت نمی کنم!
..............................
خیلی متاسفم براتون که مدیری دارین که این کارا رو میکنه.


ما اعتراض داریم
ساعت23:39---4 شهريور 1390
اینجا چرا این شکلی شده؟؟؟؟؟؟

پس باقی مطالب کو؟؟آخه آقای ایرانی این چه وضعشه؟وقت نمیکنی به وب برسی مدیریت رو بده به یکی دیگه؟
بعد قرنی باز شده اونم صفحه ی صد سال پیش اومده!!!


salam
ساعت17:37---4 شهريور 1390
بهترین وبلاگ دانشگاه را انتخاب کنید

پیکار
ساعت0:21---28 تير 1390
سلام
زندگی قانون باورها و لیاقت هاست، همیشه باور داشته باشید که لایق بهترین هایید.
بازم ممنون از مطلب خوبی که گذاشتید
موفق باشید.


خدابخش
ساعت14:02---27 تير 1390
سلام
داستان های قشنگی بود
ما باید تو زندگی کردن به باور برسیم
موفق باشید


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 26 تير 1390برچسب:داستان های زیبا, عبرت گرفتن, ] [ 11:57 ] [ ]

<< مطالب جدیدتر ........ مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبسایت متعلق به پژوهشگرانی است که می خواهند به زودی جهانی را تغییر دهند. پژوهشگر من (myresearcher) یعنی هرکسی می تواند این سایت را متعلق به خود بداند و در آن مطلب درج نماید. آزادی بیان ، دموکراسی ، لینک باکس نظرات ، خرید دامنه و سایر خدماتی که در این وبسایت ارائه می گردد فقط بخشی از تلاش های دوستان پژوهشگر است. امید است که با ارسال نظرات و همچنین درج مطالبی که از نظر شما جالب است در وب سایت ما را یاری فرمایید. طریقه ارسال مطلب فقط با نام خودتان (همه می توانند مطلب بفرستند) : به صفحه LOXBLOG.COM مراجعه فرموده سپس در قسمت نام کاربری : DOOSTANE@MYRESEARCHER و رمز عبور : DOOSTANE را مرقوم فرمایید. پس از آن مطلب را ارسال فرمایید. به همین سادگی. حداکثر 24ساعت بعد مطلب شما نمایش داده خواهد شد. محمد ایرانی (مدیریت وبسایت پژوهشگری)
امکانات وب
ورود اعضا:

قالب بلاگفا حافظ پارس خودرو